Shoayb Page 1 حضرت شعيب صفحه1

سلام خدمت برادران و خواهران ايمانی،

چنان‌چه تا به‌حال، شما مبلغی بابت اين كتاب الكترونيكی آنلاين (برخط) كه حاصل چندين سال تلاش است پرداخت نفرموده‌ايد، لطفا مبلغ ٢٠٠٠ تومان (دو هزار تومان) به‌شماره

٦٠٣٧٧٠١٠٨٥٢٢٦٠٤٨

بانك كشاورزی (شتاب)

به‌نام: حبيب‌الله خالقی كارت به كارت نماييد. در صورت داشتن سؤال بر روی "راه‌نما" در همين صفحه كليك نماييد.

اين كتاب الكترونيكی آنلاين (برخط) با تمام امكانات و بدون محدوديت حتی قبل از هيچ‌گونه پرداختی هم قابل اجرا است.

التماس دعا

حضرت شعیب (ع):

كليك

◄حضرت شعیب از نسل حضرت ابراهیم (ع) و پدر زن حضرت موسی (ع) است. زمانی‌كه اهل مدین به لهو و لعب و بت‌پرستی روی آورده و كم فروشی را در تجارت، پیشه‌ی خود ساخته بودند، خداوند، حضرت شعیب را برانگیخت تا آن‌ها را هدایت نماید. آن حضرت قوم خود را موعظه كرده و از كارهای زشت منع می‌نمود و می‌فرمود: در خرید و فروش به‌دیگران خیانت نكنید كه می‌ترسم عذاب خداوند بر شما نازل شود. اما سران قوم وی را تهدید نمودند كه تو و پیروانت را از شهر بیرون خواهیم كرد مگر این‌که به کیش ما برگردید. حضرت شعیب به‌درگاه خدا عرض کرد:

◄پس زلزله‌ی عظیمی رخ داد و تمام آبادی‌ها و امارات را بر سر آن‌ها فرو ریخت. حضرت شعیب و پیروانش که خداوند آن‌ها را نجات داد، آن شهر را دوباره بنا کردند. حضرت موسی (ع) در جوانی، پس از گریختن از شهر مصر، به مدین رسید و به چوپانی برای حضرت شعیب (ع) پرداخت. ایشان با دختر شعیب ازدواج كرده و سال‌ها تحت تعلیمات او قرار گرفت تا به پیامبری برگزیده شد. در روایات آمده است كه حضرت شعیب آن‌قدر از عشق پروردگار گریست كه نابینا گشت. پس خداوند هر بار بیناییش را به او برمی‌گرداند، اما باز از گریه‌ی زیاد نابینا می‌گشت. پس خداوند فرمود: ای شعیب! اگر گریه‌ات از عذاب دوزخ است تو را از آن نجات دادم و اگر به‌خاطر به‌دست آوردن بهشت است آن‌را به‌تو بخشیدم. شعیب فرمود: "پروردگار من! گریه‌ی من از این‌ها نیست. بلكه حب تو آن‌چنان در قلب من جای گرفته كه مشتاق لقای تو هستم و توان صبر ندارم." (بحار الانوار ج ١٢)

..........................

تلاوت آيه